*یکی یدونه*
*یکی یدونه*
در این دنیا که نامردی رواج است... تو هم نامرد باش که مردی حرام است...

 

چند وقت بود ی مزاحم تلفنی داشتم...  ی مدت مزاحم نشد از شرش راحت شدم. حالا اس داده;

سلام خوبی. شرمنده ی مدت سرم شلوغ بود نتونستم مزاحم شم... چ خبرا...

ینی تحریما تا این حد فشار اورده....

 

تو عروسی ی دختره ب دوستم [مثه پسراست موهاشم پسرونه زده] شماره داده... گفته خوشحال میشم بزنگی. دوستمم نامردی نکرده فرداش اس داده بش و خلاصه با هم دوس شدن. بعد ی هفته ک تیغش زده دختره میگه بیا همو ببینیم... رفیقمم میره سر قرار. این قیافه دختره; اینم رفیقم; خلاصه حسابی کتک کاری میشه بیچاره دختره نه اعصاب داشته نه جنبه شوخی...

 

با دوستام واسه ماشین واساده بودیم دوتا دخترم ک فکر میکردن خیلی خوشگلن اونطرف تر بودن. چندتا ماشین واسه ما بوق زد ولی ما منتظر تاکسی بودیم... بعد میرفتن جلو اونا میموندن ولی میگفتن شما اول واسه اینا بوق زدین و سوار نمیشدن. ی ماشین رفت دور زد جلوشون وایساد دختره با هزار ناز در رو باز کرد ی پاشو گذاشت ولی سوار نشده بود ک راننده حرکت کرد و دختره پخش زمین شد.. خخخخخ... خلاصه ما اسفالتو گاز میزدیم بیچاره اب شد. دوستش ک غش کرده بود بیچاره ها انقد خجالت کشیدن ک دیگه باس واسه شادیه روحشون صلوات بفرستید...

 

دیروز اومدم برم داخل مغازه ی دفعه پام گیر کرد خواستم بیافتم ولی خدا رحم کرد.. پسره فروشنده متوجه گیر کردن پام ب در نشد ولی من خنده ام گرفت زدم زیر خنده.... خلاصه هی خندیدم هی خندیدم فروشنده همینطور مونده بود; نگام میکرد. خلاصه انقد خندیدم ک نتونستم حرف بزنم اومدم بیرون..... فکر کنم الان داره واسه سلامتیم دعا میکنه...

 






نوشته شدهپنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:, توسط گلشن
.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.