*یکی یدونه*
در این دنیا که نامردی رواج است... تو هم نامرد باش که مردی حرام است...

سلام عزیزان. میخواستم به جنوبی های عزیز به خصوص بوشهری های گلم

این مصیبتو تسلیت بگم و ازشون بخوام منو در غمشون شریک بدونن.

من خودم تو دورود زلزله زیاد چشیدم دردتونو میفهمم. فقط صبور باشین.

انشاالله دیگه از این اتفاق های ناگوار نیافته. بچه ها بیاین همه باهم

باشون همدل بشیم و برای کشته شدگان طلب امرزش کنیم.

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست...

هرکسی نغمه ی خود خواندو از صحنه رود...

صحنه پیوسته بجاست...

خرم ان نغمه که مردم بسپارند بیاد.

هرکس که در توانشه بهشون کمک کنه. دورود که زلزله ی وحشتناکی اومد

هیچکس کمکی بهمون نکرد مسولان به گوش باشید. مرسی بچه ها




نوشته شدهچهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:, توسط گلشن

 

دلم گرفته از اسمون، هم از زمین هم از زمون

تو زندگیم چقدر غمه، دلم گرفته از همه
ای روزگار لعنتی، تلخه بهت هر چی بگم
من به زمین و آسمون دست رفاقت نمی دم...

 

یادته روز اول بهت گفتم میخوام با یه دروغ بزرگ

حرفامو شروع کنم؟

تو اخم کردی... گفتم دوست نداااااارم...

بعد هردوتامون زدیم زیر خنده...

اما دیروز گفتی که میخوای با یه دروغ بزرگ

خداحافظی کنی... و بعد فریاد زدی...

دوستت دارم... هر دوتامون بغض کردیم.

و تو رفتی برای همیشه... 

 

دروغ رو همه میگن...

اما اونجاش به ادم فشار میاد

که همراه با شنیدن دروغ...

خر هم فرض بشی...

 

من در میات مردمی هستم

که باورشان نمیشود تنهایم...

میگویند خوش بحالت که خوشحالی...

نمیدانند دلیل شاد بودنم باج به انهاست

برای دوست داشتن من... 

 




نوشته شده 16 فروردين 1392برچسب:, توسط گلشن

 

سلام خوشملای من...

پسر خالم یه وب داره خواستم ازتون

بخوام بهش سر بزنید کچلم کرده...خخخخخخ

خواهش میکنم حتما بهش سر بزنید مرسی. ادرسش تو لینکام هست

ولی اینجام میگم. www.amirhosseinvahedi.loxblog.com مرسی ازتون.

امیر کشل خوبه؟ سست کن دیگه خخخخخ




نوشته شدهچهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, توسط گلشن

سلام عزیزای دلم قبل از هر چیز میخوام از پویاجووون... حسین جوووووون.... ناصر عزیزم...

نیما جااااااااااااااان... تشکر کنم که تو این مدت به من دلگرمی زیادی دادن مخصوصا پویای

عزیز. من از مسافرت برگشتم. رفتیم اصفهان.ابیانه.کاشان.خمین و دلیجان...

خیلی خوش گذشت امیدوارم به شمام خوش گذشته باشه. بچه ها خیلی دوستون

دارم بوووووووووووووس...




نوشته شدهچهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, توسط گلشن

عزیز من...

داداش من،
بی شعوری که آبنبات چوبی می سازی وسطش آدامس نمیذاری با شمااااا هستممممممم...

پول دادم خریدم این لعنتی رو به عشق اون آدامسه!

آدامس نبود وسطش.

این درسته؟ آدمی تو ؟ شرف داری تو ؟ یعنی امشب سرتو راحت میذاری زمین میخوابی ؟




نوشته شده 14 فروردين 1392برچسب:, توسط گلشن

 

سلام به همتون... امیدوارم خوب باشید.

بچه های عزیز از اشنایی با همتون خیلی خوشحال شدم.

برای همگی یه زندگی عالی و بدون دردسر ارزو میکنم.

من از این وبلاگ استعفا میدم. هرکی میخواد مدیریت وبمو

بگیره لطفا نظر بذاره چون من دارم میرم واسه همیشه.

 همیشه شاد باشین. دوستون دارم. علت رفتنمو نمیتونم

بگم ولی میرم. خیلیا با این وب به من توهین کردن و

خیلیا باهام اشنا شدن و منو شناختن. حرف اخرم اینه

مواظب خوبیاتون باشید. به همدیگه توهین نکنید

تا باعث دلخوری بشید... خیی دلم براتون تنگ میشه.

خداحافظ عزیزای دلم حلالم کنید خواهش میکنم.




نوشته شدهجمعه 2 فروردين 1392برچسب:, توسط گلشن


زن وشوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب می راندند.
انها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند.
زن جوان: یواشتر برو من می ترسم
مرد جوان: نه ، اینجوری خیلی بهتره!
زن جوان: خواهش می کنم ، من خیلی میترسم
مردجوان: خوب، اما اول باید بگی دوستم داری
زن جوان: دوستت دارم ، حالامی شه یواشتر برونی
مرد جوان: مرا محکم بگیر
زن جوان: خوب، حالا می شه یواشتر برونی؟
مرد جوان: باشه ، به شرط این که کلاه کاسکت مرا برداری و روی سرت بذاری، اخه نمی تونم راحت برونم، اذیتم می کنه

روز بعد روزنامه ها نوشتند

برخورد یک موتورسیکلت با ساختمانی حادثه آفرید.در این سانحه که بدلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری در گذشت مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود پس بدون این که زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت و خواست برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند.
و این است عشق واقعی. عشقی زیبا

 




نوشته شده 1 فروردين 1392برچسب:, توسط گلشن
.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.